loading...
وبلاگ شخصی عرفان بختیاری
عرفان بختیاری بازدید : 46 دوشنبه 08 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

قبل از هر چیز سلام

1)با توجه به این که شبکه های اجتماعی وقت زیادی ازم میگیرن،از این به بعد بیشتر روی فیسبوک و همین وبلاگ متمرکز هستم،پس زین پس فقط از طریق این سه راه با من در تماس باشید،اگر هم عزیزی از راه های دیگه تماس گرفت و دیر جواب دادم ناراحت نشه

2)برای تکمیل نویسندگان مجموعه وبسایت های تکه(Teche) که در حوزه ی فناوری خواهد بود نیاز به یاری شما عزیزان داریم.اگر علاقه ای به دنیای فناوری دارید و آشنایی مختصری با وبلاگ نویسی(اگر وردپرس و ویبولتین بلد باشید که دیگه نورعلی نوره) دارید و همچنین توانایی ترجمه متون انگلیسی،در قسمت نظرات همین پست اعلام کنید تا شما هم جزوی از تیم تکه باشید.

توضیحات تکمیلی وبسایت ها در صورت تمایل شما به همکاری،برایتان تشریح خواهد شد.

توجه داشته باشید که نویسندگی شما به صورت کاملا دوستانه و داوطلبانه خواهد بود.

پاینده باشید و سرفراز

 

عرفان بختیاری بازدید : 94 سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

گاهی باید بی رحم بود. نه با دوست، نه با دشمن، که با خودت !
و چه بزرگت می کند آن سیلی که خودت می خوابانی بر صورتت…

عرفان بختیاری بازدید : 104 شنبه 13 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

کوه چون سنگ بود تنها شد ...

یا چون تنها بود سنگ شد ...

من که نه سنگ بودم و نه کوه ...

پس چرا تنها شدم ؟؟؟

عرفان بختیاری بازدید : 114 پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

خونه ی مادر بزرگه الان آپارتمانه
خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره

خونه ی مادر بزرگه wifi ی مفتی داره
خونه ی مادر بزرگه دیش و LNB داره

 

کنار خونه ی اون همیشه پارتی برپاست

پارتیهای محله پر شور و شوق و غوغاست

 

مادر بزرگه الان مازراتی سواره

رنگ موهاشم هر روز جور واجورو باحاله

 

خونه ی مادر بزرگه الان اپارتمانه
خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره

 

خونه ی مادر بزرگه wifi ی مفتی داره
خونه ی مادر بزرگه دیش و LNB داره

مادر بزرگه الان شلوار جین می پوشه

کفش کالج و کیفش همیشه روبه روشه

 

مادر بزرگه هرشب Gem Tv رو میبینه

خرم سلطان و سنبل لامیارو میبینه

 

خونه ی مادر بزرگه هنوز خیلی باحاله
خونه ی مادر بزرگه حرفای خاصی داره

 

...

عرفان بختیاری بازدید : 85 سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

یاد دوران كودكی...

اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود

کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش

را از نگاهش می توان خواند

کاش برای حرف زدن

نیازی به صحبت کردن نداشتیم

کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود

کاش قلبها در چهره بود

اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد

و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم

سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست

سکوتی را که یک نفر بفهمد

بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد

سکوتی که سرشار از ناگفته هاست

ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد

دنیا را ببین ...

بچه بودیم از آسمان باران می آمد

بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید!

بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن

بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه

بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم

بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست

بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم

بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی

بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم

بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن

بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که

اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه

کاش هنوزم همه رو

به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم

بچه که بودیم اگه با کسی

دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت

بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم

بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم

بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود

بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه

بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود

بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم

بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم

بزرگ که شدیم همش تو خیالمون برمیگردیم به بچگی

بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند

بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد

بچه بودیم دوستیامون تا نداشت

بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره

بچه که بودیم بچه بودیم

بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچه هم نیستیم

شاید به روی خودمون نیاریم

ولی همیشه ذهنمون پر از این آرزوست که :

ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم

و هنوزم تو عالم بچگی بودیم

همون دوران بچگی هایی که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی ...

 

تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کیستی ای عزیز ...؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 113
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 720
  • بازدید کلی : 9,477